دانلود آهنگ جدید میلاد بابایی و علیرضا آذر به نام نانحس
Download New Music By Milad Babaei And Alireza Azar Called Nanahs
دانلود آهنگ جدید میلاد بابایی و علیرضا آذر به نام نانحس
Download New Music By Milad Babaei And Alireza Azar Called Nanahs
کی بیشتر از زندگی خسته است کی خسته و کم رنگ و دلگیره
هر کی به امید نبودن بود تو ابتدای جاده میمیره
من میشناسم بوی موهات و من مست این جو گندمی بودم
بازم بگو خانم فرمانده من قتل و عام چندمی بودم
چشم و امید من نبود من بودن به سبک ادمی مرده
بودن به شکل تو به شکل من سرخوردگی های تو سرخورده
وقتی وقتی وقتی وقتی وقتی وقتی
وقتی خودت در خود گرفتاری هر گونه ی زنجیر یعنی هیچ
دلخوش مکن این متن چیزی نیست این شعر بی تصویر یعنی هیچ
بعد از تو تصویری نمانده تا شاعر خیالی نو دراندازد
تنها به فکر مرگ وا مانده است تا خون بهایت بپردازد
بنشین غروب شعر از اینجاست از کفش های پشت در مانده
از مادری های تو با تفلی که از قبل بودن بی پدر مانده
سیاره ای خاموش و متروکه در من حضوری گنگ مشهود است
این سنگ سرد کنج منظومه قبلا زمین زندگی بوده است
این تکه سنگ آسمان جل را بردار و ها کن جان نو گیرد
در من دو جرئه زندگی مانده آن هم نجنبی زود میمیرد
حالا کجا با این همه تندی من هر چه کردم با خودم کردم
جان علی امروز با من باش بنشین برایت چایی دم کردم
میگفتم میگفتم و گفتم نشنیدی و نشنیدی و گم شد
سوز دلم در زوزه های شهر کلت کمی از کل مردم شد
من ماندم و تقویم و تاریکم اینده ای منحوس و تکراری
جسمی گرفتار خود آزاری در پوششی دیگر آزاری
تاریخی از پلک تو افتادم دست خدا دادم تمامت را
من ها تلف کردن عمرت را از خود گرفتی انتقامت را
تاریخ شبها تا ابد رفتن تلخا به یه تا صبح بیداری
از هر طرف تا سینه ی بن بست دوران چفت چهار دیواری
دستم به دست دیگر بود و تنها تر از من ها قدم بوده
در فکر تو با ضلع سوم شخص سرگیجه کنج خودم بودم
باور نمیکردم پس از مردن چشمم پر از دور و برت باشد
در خود بخواب و راهی خود شو دست خدا زیر سرت باشد
ابریغ مستم را شکستی و ابری شدی از مرده های آب
خسیم شدی از قطره های اشک حالی شدم در گوشه این مرداب
ای ابر در شلوار کس کرده جا تختی خاموش بر دیوار
ای ماریای روسی دلتنگ ای بهت سنگین پس از دیدار
خوابیده ای در آن سر دنیا بر این سر دنیا پر از دردم
خف و رجا از خواجه میگیرم شیراز زخمی را بغل کردم
خون از تن شیراز میریزد من مست رکن اباد و انگورم
حافظ چه خواهد کرد بعد از این فکر درشتی های تیمورم
با پنج کاخ از کوه میسازم دل داده ام بر هر چه بادا باد
شیرین سران را دوست تر دارد
مثل همیشه استاد آذر عالی بود
فقط امیدوارم کمی هم به اشعار سیاسی نزدیک شی